پشت پرده سفر مقامات غربی به سرزمینهای اشغالی
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۶۸۹۲۴
به گزارش «تابناک» به نقل از فرارو، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که طی هفته گذشته سفر کوتاهی به تلآویو داشت در رابطه با آتشبس میان حماس و اسرائیل گفت «ابتدا اسرا باید آزاد شوند، سپس میتوانیم به گفتگو بپردازیم.»
سخنان بایدن درباره شروط آتش بس در منطقه در شرایطی مطرح میشود که حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران، نسبت به سیاستهای ایالات متحده در قبال جنگ مواضع تندی گرفت و گفت: «آمریکا دو بار به ایران پیام داده است که شامل دو محور اساسی است؛ نخست اینکه اعلام کرده علاقهمند به گسترش دامنه جنگ نیستیم و دوم از ایران خواستند که خویشتنداری کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همزمان با اظهارات مختلف مقامات کشورها درباره وضعیت بغرنج در نوار غزه، دور جدید سفر مقامهای غربی به منطقه با سفر امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، به تلاویو آغاز شده است. امانول مکرون در نخستین سخنانش در اسرائیل گفت «اولویت نخست آزادی گروگانهاست.»
با وجود این که عملیات زمینی علیه فلسطین آغاز نشده است، اما شرایط محاصره و قطع دسترسی به مایحتاج اولیه زندگی، شرایط دشواری را برای ساکنان منطقه ایجاد کرده است. ااشرف القدره، سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین مستقر در غزه نسبت به شرایط فاجعهبار مراکز بهداشتی و درمانی این شهر هشدار داد و گفت: «تنها کمتر از ۴۸ ساعت تا توقف کامل موتورهای برق بیمارستانها فاصله داریم.»
این شرایط، پرسشهایی را ایجاد میکند، از جمله این که سفرهای پیاپی مقامهای غربی به منطقه با چه هدفی انجام میشود و آیا مقامهای آمریکا در کنترل حمله زمینی موفق خواهند بود؟ فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران و کارشناس حوزه روابط بین الملل در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داد:
فریدون مجلسی به فرارو گفت: «اسرائیل اساسا نیازی به حمله زمینی ندارد. اسرائیل مردم غزه را در پاسخ به حمله ناگهانی حماس، به شکل حملات هوایی تحت فشار قرار داد و با کشتار گسترده اهالی غزه، واکنش شدیدی نیز نشان داد. حماس بی تمایل نبود که ابعاد درگیری را گسترش داده و از سرزمین کوچک غزه فراتر برود و جنگی بزرگ در منطقه به راه انداخته و حتی پای کشورهای دیگر را نیز به مسئله باز کند. هدف اصلی همه اینها، توقف مصالحه عربستان و اسرائیل بود. گرچه ممکن است این شرایط برای دولت فلسطین جای نگرانی نداشته باشد، اما وضعیت فعلی برای حماس نگران کننده است.»
وی افزود: «یکی از نکاتی که از ابتدای این جنگ مدام مطرح میشود، مسئله نگرش ایران نسبت به تحولات غزه است. واقعیت این است که اگرچه در داخل ایران گروههایی وجود دارند که معتقدند ایران نباید با غرب مصالحه کند، یا نسبت به فرایند تنشزدایی ایران و ایالات متحده و گفتگوهای برجامی واکنشهای جدی نشان میدانند یا حتی نسبت به ارتباط ایران و اعراب نیز خوش بین نبودند، اما میدانیم که طی ماههای گذشته سیاست خارجی ایران، روی توسعه روابط دیپلماتیک در سطح منطقه متمرکز بود و یکی از مهمترین مصادیق آن، توسعه رابطه با عربستان سعودی است. باز شدن پای ایران به جنگ را منطقی نمیبینم چرا که اگرچه ایران توان نظامی قابل توجهی برای مقابله با اسرائیل دارد، اما اسرائیل نیز از حمایت گسترده کشورهای غربی و به ویژه ایالات متحده برخوردار است.»
این دیپلمات پیشین گفت: «بیراه نیست اگر بگوییم این حمله حماس به نوعی به نفع نتانیاهو شد تا انتقامگیری گستردهای را علیه حماس و اهالی غزه اجرا کند. در حال حاضر وضعیت مردم غزه بسیار دشوار است. نیروهای اسماعیل هنیه هنوز به جنگ ادامه میدهند و دست از حملات خود برنداشته اند. متاسفانه نگاهی به روند رویکرد رفتاری دولت اسرائیل نشان میدهد که نتانیاهو تصمیم گرفته، نه فقط حماس، بلکه کل غزه را از روی نقشه جغرافیا حذف کند.»
وی افزود: «این که جو بایدن در سخنان خود اشاره میکند اول باید اسراء آزاد شوند و سپس صلح رخ خواهد داد، بهانه نیست. تصور میکنم آمریکا در تلاش است با این تکنیک به حماس پیامی بدهد، مبنی بر این که سیاست گروگان گیری و گروکشی جواب نمیدهد. هدف بایدن این است که شرط گذاشتن حماس را متوقف کند. حماس اعلام کرده بود که گروگانها را مبادله میکند، اما آمریکا میگوید تا گروگانها آزاد نشوند صلح نخواهد بود. این یعنی شرط روی شرط گذاشتن. فراموش نکنیم که همه گروگانها یا کشتهها اسرائیلی نیستند. برخی دو تابعیتی یا مسافران غیراسرائیلی بودند؛ بنابراین آمریکا میخواهد با تحت فشار قرار دادن حماس، بدون ارائه امتیاز متقابل، گروگانها را آزاد کند.»
حساسیت ویژه غرب روی تنش بین ایران و اسرائیل
این کارشناس حوزه بین الملل گفت: «این که جان کربی میگوید آمریکا فعلا با آتش بس موافقت نمیکند، به این دلیل است که آمریکا و اسرائیل تلاش دارند شرایط را به سمتی ببرند که گروه جهادی اسماعیل هنیه نیز مایل باشد این جنگ به پایان برسد و اصلا حماس در توقف آتش جنگ پیشقدم شود. این پیشفرض که تا حماس دست نمیکشد، اسرائیل ادامه میدهد، بهانهای است که دولتمردان آمریکا و اسرائیل برای قطع نکردن آتش جنگ مطرح میکنند. اسرائیل مدعی تلاش برای ریشه کن کردن حماس است. معتقدم یکی از علل سفرهای متعدد سران کشورهای غربی به منطقه این است که سعی کنند مانع از واکنشهای تند مقامهای اسرائیلی علیه ایران شوند. آنها احتمالا طی ماههای اخیر متوجه تلاشهای ایران برای کاهش تنشها شده اند. ایران مثل اعراب و سایر کشورهای منطقه سعی کرد تنشهای خود را کاهش دهد و اروپا نیز علی رغم فشارهای متعددی که به خاطر مسئله جنگ اوکراین و روسیه به ایران وارد میکرد، شاهد و ناظر این تغییرات بود. در نتیجه اروپا در تلاش است از شکل گیری یک تنش جدید بین ایران و اسرائیل پیشگیری کند. این را فراموش نکنیم که گروههایی در کشور حضور دارند که اتفاقا بسیار مایل به درگیری نظامی ایران و اسرائیل هستند و معتقدند ایران باید وارد جنگ با اسرائیل شود؛ بنابراین شرایط را بسیار حساس و شکننده میبینم.»
وی افزود: «موضوع اسرائیل و ایران فقط برای دو کشور حساس نیست، بلکه برای تمامی کشورهای منطقه و متحدان دیپلماتیک آنان نیز مهم است و در نتیجه فرضیه من این است که بخشی از محور گفتگوهای مقامهای غربی، پشت دربهای بسته، مسئله ایران است. آن چه از سخنان و واکنشهای مقامات ایران استنباط میکنم این است که گرچه حمله اسرائیل را به شدت محکوم میکنند و قطعا نسبت به فلسطینیان اعلام حمایت انجام داده و خواهان اتش بس هر چه سریعتر هستند، اما ایران تمایلی به درگیری فیزیکی در این جنگ و افزایش دامنه خشونتهای منطقهای ندارد.»
فریدون مجلسی تاکید کرد: «اگر اسرائیل بخواهد به شکل زمینی وارد باریکه غزه شود، با توجه به دام گذاریهای گستردهای که احتمالا در مسیر وجود دارد، تبعات سنگینی را تجربه خواهد کرد و مضرات آن بیش از فواید خواهد بود. مگر این که اسرائیل بخواهد به معنای واقعی کلمه غزه را خالی از سکنه کرده و کل غزه را از فلسطینیان تخلیه کند. اما چنین طرحی نیز باعث واکنش گسترده اهالی منطقه و به ویژه کشورهای عرب منطقه خواهد شد. حتی تداوم شرایط فعلی و بسته ماندن آب، برق و اقلام غذایی به روی اهالی منطقه، خود میتواند نوعی اقدام نظامی تلقی شود. محبوس شدن بیش از ۲ میلیون نفر در چنین شرایطی بدون حداقل امکانات زندگی از هزاران بمباران نیز بدتر است. به همین دلیل معتقدم همین اقدام اسرائیل حتی بدون ورود به غزه، خود، نوعی جنایت جنگی است.»
منبع: تابناک
کلیدواژه: طوفان الاقصی پرونده قتل داریوش مهرجویی بیمارستان المعمدانی غزه فلسطین آمریکا اسرائیل غزه اسرای اسرائیلی طوفان الاقصی پرونده قتل داریوش مهرجویی بیمارستان المعمدانی غزه فلسطین گروگان ها کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۶۸۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در گرداب
با توجه به وضع بههم ریخته رژیم صهیونیستی، بهنظر میآید ارتش رژیم برای عملیات حمله به رفح با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در حد فاصل ۲۶ فروردین تا امروز یعنی نزدیک به دو هفته انواعی از رخدادها، رژیم غاصب جنایتکار صهیونیستی را در منگنه قرار داده و منفعل کرده است؛ عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه ـ بهطور خاص ترکیه و اردن ـ با پیامدهای همکاری آنان با این رژیم در جریان عملیات وعده صادق، تظاهرات عظیم ضداسرائیلی در دانشگاههای مهم و بزرگ آمریکا و دهها دانشگاه در اروپا و درگیری نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی این کشورها با دانشجویان و اساتید معترض، آماده شدن دادگاه بینالمللی لاهه برای صدور احکام بازداشت برای رهبران سیاسی و نظامی رژیم غاصب به جرم نسلکشی، تشدید درگیریها میان جوانان فلسطینی با نیروهای امنیتی ـ نظامی رژیم غاصب در کرانه باختری، تشدید اختلافات میان اعضای کابینه نظامی اسرائیل، تشدید عملیاتهای تهاجمی حزبالله و تسری آن به عمق ۱۵ کیلومتری رژیم و توسعه اقدامات انصارالله یمن علیه کشتیها و ناوهای مرتبط با رژیم، منظومهای از اقدامات درهمتنیده را علیه اسرائیل پدید آورده که بدون شک در طول تاریخ ننگین آن بیسابقه میباشد در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱ـ بعضی شخصیتهای شناختهشده غربی از جمله «جان مرشایمر» ۸ اردیبهشت ماه / ۲۷آوریل در مصاحبه با «پیرز مورگان» گفت این حماقت اسرائیل بود که با حمله به کنسولگری ایران سبب شد ایران احتمالاً به سمت دستیابی به تسلیحات هستهای حرکت کند و من میگویم اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، جهان امنتر خواهد شد. این عبارت بدان معناست که رژیم غاصب در بازی جنگ، با وجود برخورداری از شبکهای از مستشاران باتجربه غربی و با وجود پشتگرم بودن به حمایت آنان، عرصه را باخته است و جبهه مقاومت با در اختیار داشتن برگهایی که رو نکرده میتواند اقدامات رقبای کهنهکار را کنترل کند. البته در صحنه اخیر، مواجهه ایران با چند قدرت اتمی، مواجهه از موضع اتمی نبود و این نشان میدهد همین حالا هم موازنه قدرت کلاسیک دستخوش تغییراتی شده است.
۲ـ عملیات وعده صادق صفحه جدیدی در منطقه گشوده است. این صفحه فقط قدرتنمایی ایران نیست، گشودن فصل جدیدی از روابط با دولتهای منطقه نیز میباشد. الان منطقه در برابر دو واقعیت قرار گرفته که خواهناخواه به سمت یکی میل پیدا میکند؛ یک واقعیت این است که دولتهای غربی و بهویژه انگلیس و آمریکا طی دهها سال با سلطه بر کشورهای عرب و غیرعرب منطقه عملاً این کشورها را ضعیف کرده و دست آخر منافع آنان را قربانی رژیم غاصب سرزمینهای عربی ـ اسلامی کرده و امروز این دولتها را در مقابل ملتهایشان هم قرار داده و بنیان آنها را با تهدید داخلی هم مواجه گردانیده است. یک واقعیت دیگر این است که کشوری که طی حدود ۴۰ سال گذشته، در معرض بیشترین تهدید از سوی قدرتهای غربی بوده به آنچنان توانمندیهایی رسیده است که دیگر، قدرتهای غربی حتی به صورت ائتلاف هم قادر به شکست آن نیستند. ایران یک قدرت متجاوز نیست و وجدان عمومی منطقه میگوید دولتی که در طول ۴۵ سال گذشته حتی رفتارهای خصمانه همسایگان را نادیده گرفته، به دنبال تهدید آنان نیست. ضمناً کشورهای منطقه قاعدتاً درک میکنند که نمیتوان در مصاف بین یک کشور اسلامی و قدرتهای غربی، تماشاچی بود. در چنین وضعیتی ایجاد رابطه قوی درون منطقهای و توافقات دو و چندجانبه درون منطقهای میتواند عمق امنیتی درازمدت برای همه ایجاد کند و جلوی هر رخداد امنیتی نامطلوب را بگیرد.
۳ـ راه افتادن موج اعتراضات و تحصنها در دانشگاههای بسیار مهم آمریکا و کشورهای اروپایی و سرایت آن به دانشگاهها در نقاط دیگر دنیا برای موضوعی خارج از مرزهای ملی آنها، یک «پدیده مهم» به حساب میآید. اینکه جمعیتی از یک کشور درباره یک موضوع یا رخداد داخلی به خیابان بیایند، نظیر آنچه در جریان جنبش وال استریت آمریکا یا جنبش جلیقهزردها در فرانسه رخ داد، طبیعی و مسبوق به سابقه است ولی اینکه دانشگاههای یک کشور بهطور نسبتاً یکپارچه برای موضوعی که در مرزهای جغرافیایی و حتی مرزهای نژادی و دینی آنان هم قرار ندارد، برای روزهای متوالی به خیابان بیایند و هزینه اخراج، مشروط شدن، جریمههای مالی، زندان و ضرب و شتم بپردازند، این یک پدیده بسیار مهم است و نشان میدهد میان سیستمهای حکومتی غرب که یهودمحور است و نگرشهای نخبگان حتی در دانشگاههایی که با پول یهودیان و کمپانیهای اسلحهسازی تأسیس و اداره میشوند، شکاف عمیق پدید آمده است. از حیث معرفتی نسل جدید در غرب از حاشیهها به میدانها آمدهاند، پیش از این اعتراضات نهفته «آنتیوارها» که جنبه اجتماعی و سیستمی نداشتند، وجود داشت اما حالا یک جنبش معترض فراگیر در داخل سیستم غرب پدید آمده که میتواند در موضوعات مختلف ورود نموده و تحولات مهمی را در پی داشته باشد. به نظر میرسد دقیقاً به همین دلیل دولتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه علیرغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را بهطور خیلی عریان به صحنه آوردهاند.
این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن میباشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانهای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمیشود. بنابراین اعتراضات در محیطهای نخبگی استمرار مییابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات میدهد.
۴ـ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودککش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیهگرانه پیدرپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصهای است که در آن گرفتار شدهاند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمیتواند در منازعهای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولتهای ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینیها قرار داشته باشند.
طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوانگذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه بهطور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه میداند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشکهای ایران آمدند.
ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عربها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی میداند فلسطینیها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملتهای خود خواهند دید.
با کمال تأسف باید گفت بعضی دولتها در منطقه علیرغم لطمههایی که غرب طی دهها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار دادهاند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلامگرایی پنهان شدهاند.
۵ـ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفتههاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علیرغم آنکه اعلام کرده طرح آمادهای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع بههم ریخته رژیم، بهنظر میآید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشکها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان میدهد.